پدیدآورنده : مارینا آبراموویچمترجم: سحر دولتشاهیویراستار: شیدا محمدطاهرطراح جلد: روشنک مافیصفحهآرا: پریسا پورمحمدیقطع: رقعیتعداد صفحات: ۴۰۰نوع جلد: شومیزسال و نوبت انتشار: چاپ پنجم تابستان ۱۴۰۰نشر: نظر، اورکا
روزی روی چمنها دراز کشیده بودم و به آسمان بدون ابر نگاه میکردم که ناگهان ۱۲ هواپیمای نظامی از آسمان رد شدند و خطوط سفیدی پشت سرشان ایجاد کردند. من با شگفتی خطهای سفید را تماشا کردم که بهآرامی محو شدند و آسمان بار دیگر آبیِ پاک شد. ناگهان فکر کردم چرا نقاشی کنم؟ چرا خودم را به دو بُعد محدود کنم وقتی میتوانم با هر چیزی اثری هنری بسازم؟ با آتش، آب یا حتی بدن انسان. هر چیز! انگار چیزی در ذهنم جرقه زده باشد، فهمیدم هنرمند بودن یعنی آزادی بیاندازه داشتن. حتی با غبار یا آشغال هم میتوانستم اثر هنری خلق کنم. حس آزادی غیرقابل باوری به من دست داد؛ بهخصوص برای شخصی مثل من که در خانهای تقریباً بدون آزادی زندگی میکردم.